پادگان المهدی بابل اعزام شهریور 96

وبلاگ پادگان المهدی اعزام شهریور 96

پادگان المهدی بابل اعزام شهریور 96

وبلاگ پادگان المهدی اعزام شهریور 96

پادگان المهدی بابل اعزام شهریور 96

در این وبلاگ اطلاعاتی در مورد پادگان المهدی بابل قرار داده خواهد شد...

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
ما دیروز ظهر یعنی پنجشنبه ساعت 11 مرخص شدیم و چون شنبه عید غدیره، تا یکشنبه ساعت 15 مرخصی داریم. 
البته نظر علما (از جمله خودم که دو سری مرخصی اومدم قبل از این تاریخ) بر اینه که دوشنبه صبح بریم هم مشکلی نداره و ما هم همین کارو میکنیم انشالله!
همون طور که قبلا هم گفته بودن، گردان خیریان راحت ترین و باحال ترین گردانه و فرمانده گروهان هاش هم فوق العاده آدمهای خوبی ان. من توو گروهان اول خیریانم. نمیدونم گفتن اسمشون اینجا اشکال داره یا نه ولی چون ممکنه راضی نباشن، من کامل اسم ها رو نمیگم ولی این دو عزیز جناب سروان زا...پور و جناب سروان رم.... نژاد هستند که امیدوارم خدا عاقبت بخیرشون کنه و خودشون و خانواده شون سالم و سلامت باشن.
با همه سختی هایی که بالاخره آموزشی داره، مخصوصا برای متاهل ها، ولی دلم برای جو خوب و دوستان و کادر خوب اونجا تنگ میشه ...
  • سرباز صفر
  • ۰
  • ۰

امروز پنجشنبه ست و ما که متاهل بودیم، با کلی منت اولین مرخصی رو گرفتیم و تصمیم گرفتم اینجا چیزهایی که طی این یک هفته پیش اومد رو بنویسم.

همونطور که قبلا گفتم ما اعزام 1 شهریور و از تهران بودیم، رفتیم نظام وظیفه و برای روز سوم شهریور قرار شد بریم ترمینال.

روز موعود رفتیم ترمینال و بعد از حدود یک ساعت و نیم سوار شدیم و حدودا چهار پنج ساعتی توو راه بودیم تا رسیدیم.

دم در پادگان گفتن برگه سبز رو آماده کنید و بشینید زمین.

نیم ساعتی توو آفتاب نشستیم و بعد رفتیم داخل محوطه (قبل از ورود به پادگان) و اونجا گفتن خوراکی و ناخنگیر و اسپری و اینا ممنوعه و همه شروع کردن اسپری ها رو خالی کردن روو خودشون و خوراکیها رو هم گذاشتن توو کیسه و تحویل دادن!

ما که کمی کند تر بودیم دیرتر این کارو کردیم و قبل از تحویل دادن خوراکیها اونها رو به سربازایی که برای بازرسی نشسته بودن، نشون دادیم و اونها گفتن مشکلی نداره و ببرید داخل !!!!

راستی اونهایی هم که گوشی آورده بودن، 15 تومن دادن و گوشی رو پست کردن ولی هنوز بعد از یه هفته گوشیهاشون نرسیده خونه!

باید اینو بگم که اونایی که خوراکیها رو تحویل دادن، سه چهار روز بعد وسایلشون با بدبختی به دستشون رسید و تازه یه سری خوراکیها هم که خراب شده بود، ریخته بودن دور !

مساله اینجا بود که نیازی نبود تحویل بدیم، و کافی بود نشون میدادیم و بعد خودشون میگفتن برید داخل ! حتی اگر میدونستیم و زرنگ بودیم، میتونستیم گوشی هم ببریم داخل! چون میشد شما وسایل رو نشون ندی و همینطوری راه بیافتی و بری به طرفی که بقیه بعد از بازرسی میرن! یا حتی کیف و خوراکیها رو نشون بدی ولی گوشی رو بذاری توو جیبت، چون کسی بازرسی بدنی نمیکرد

و همه اینها به خاطر شلوغی بود. بعضیها میگن دفعات بعد نمیشه ولی من که یه بار رفتم مرخصی و برگشتن و دیدم بازرسی بدنی نکرد و فقط یه نگاهی به ساکم انداخت !

بعد از این مراحل وارد یه سالن کوچک شدیم و برگه هایی که نظام وظیفه تحویل داده بودیم و دم در پادگان گرفتیم را دوباره تحویل دادیم! و بعد بهمون گفتم گردان خیریان هستیم و واقعا خدا رو شکر چون راحت ترین گردان پادگان همین خیریانه و راحت ترین گروهان این گردان هم گروهان یکه که اونم خدا رو شکر نصیب ما شد!

بعد از این مرحله یه برگه بهپون دادن که بهش میگن برگه استحقاقی و باید ببریم ساتر (جایی که وسایل تحویل میدن) و استحقاقیها رو بگیریم

استحقاقیهای ما مثل همون لیست بود که در پستهای قبلی گذاشتم و به زور توی کوله سربازی جا میشد.

بعد از گرفتن برگه ساتر، بردنمون داخل پادگان و بردن سمت آسایشگاهها و گفتن وسایلمونو فعلا بگذاریم تا بریم ناهار و بعدم ساتر

توی این مرحله مهم بود که جا بگیریم. یعنی یا تخت بگیریم یا تخت و کمد هم شماره با اونو

ما این کارو نکردیم و مجبور شدیم بریم یه آسایشگاه دیگه چون بعد که برگشتیم، دیدیم تخت ها رو گرفتن. البته اگر کمد رو گرفته بودیم میشد بریم تختشم برداریم

بعد از گذاشتن وسایل رفتیم ظرف غذا گرفتیم و بعد هم ناهار فوری و بعد حرکت به سمت ساتر

ساتر با آسایشگاه فاصله داشت و یکی دو ساعتی هم معطلی داشت. برا همین اگر خوراکی میبردیم خیلی بهتر بود.

استحقاقیها رو تحویل گرفتیم و بعد همونجا لباس و پوتین رو پوشیدیم که اگر اندازه نیست عوض کنیم و برگشتیم سمت آسایشگاه.

تقسیم شدن گروهانهای هر گردان مربوط به روز بعد بود و قرار شد موقتا توی همون آسایشگاه که گفتن استراحت کنیم تا فردا تقسیم بشیم

  • سرباز صفر
  • ۰
  • ۰

با توجه به اینکه یه سری اقلام به عنوان استحقاقی به همه داده میشه، وسایل زیادی نیاز نیست بیارید 

لیست این استحقاقی ها برای اعزامی های تیر ماه مطابق تصویر زیر بوده. شما میتونید وسایلی که فکر میکنید نیاز دارید و در این لیست نیست همراه بیارید. که لیست کوچکی از این وسایل به شرح ذیل میباشد!!! (هرچند بوفه یه مقداری از این وسایل رو برای فروش داره ولی به هر حال اگر خواستید میتونید از منزل ببرید و هزینه الکی ندید) :

  • قاشق چنگال فلزی
  • لیوان (ترجیحا غیر شیشه ای، اگر از این فلزی های شبیه فلاسک باشه، بهتره)
  • بشقاب (پلاستیک یا ملامین بهتره)
  • قفل متوسط (نه به اندازه قفل چمدون نه اندازه قفل در گاوصندوق! چیزی که بشه زد به در کمد)
  • لیف حمام
  • چسب زخم
  • نخ و سوزن
  • کش برای گت کردن شلوار (اندازه دو تا مچ پا و کمی بیشتر برای گره زدن یا شاید حتی 4 یا 5 برابر دور مچ پا)
  • کرم ضد آفتاب
  • قرص (سرماخوردگی - استامینوفن - آنتی بیوتیک و ...) + قرص تقویتی و ویتامین (مثل قرص جوشان ویتامین C )
  • شامپو (خودشونم شامپو میدن ولی اگر شامپوی خاصی میزنید بیارید)
  • ناخن گیر
  • ماژیک (برای علامت زدن پوتین و دمپایی)
  • کفی پوتین (این مورد خیلی روش تاکید شده چون اگر نبرید احتمالا پاتون اذیت میشه- ممکنه بوفه کفی داشته باشه ولی معمولا کیفیت پایینه)
  • ساعت زنگدار (ترجیحا مچی و ارزان قیمت باشد!)
  • دستمال کاغذی
  • چندتا کیسه (فریزی، کیسه دسته دار کوچک و بزرگ هر کدام سه یا چهار عدد)
  • آجیل و خشکبار (هرچند بوفه هم برای فروش داره)
  • شکلات (چیزی گه در گرما آب نشه)
  • پونز
  • کرم ویتامین A (برای کسانی که لبشون خشک میشه و ترک میخوره)
  • احتمالا چند تا عکس ببرید هم خوبه (عکس خودتون، نه کسی دیگه!!!)


توی پادگان بوفه، میوه فروشی و ساندویچی (که فقط همبرگر و شامی داره 3500 تومان) موجوده.


لیست استحقاقی های اعزامی های تیر ماه:

لیست استحقاقی های سربازان


  • سرباز صفر
  • ۰
  • ۰
همه چیز دقیقا همونطور بود که دوست عزیزم احمد.ن. گفته بود ...
ساعت 6 کلی آدم، همراه خانواده، با ساک و کچل دم نظام وظیفه وایساده بودن و من چون میدونستم قضیه چیه نه کچل بودم نه ساک داشتم و نه کسی همراهم بود !
تا حدود یک ربع به 7 دم در و تقزیبا توو صف بودیم تا کم کم وارد بشیم
فقط برگه سفید (چیزی که توش محل اعزام رو نوشته) و کارت ملی لازم بود.
بردن موبایل (هرچقدر هم که هوشمند و بزرگ باشه!) مشکل نداشت. فقط سیگار و فندک نباید همراهمون میبود که نبود!
موقع ورود برگه سفید و کارت ملی رو کنترل میکردن و یه بازرسی ساده (برای کسانی که ساک نداشتن خیلی ساده تر بود!)
رفتیم داخل و چند دقیقه ای منتظر ایستادیم (حدود 10 دقیقه)
بعد گفتن بریم جلوتر و بشینیم و یکی از کادر نظام وظیفه یه کوچولو صحبت کرد (حدود 10 دقیقه)
بعدش اعزامی های هر پادگان رو گفتن برن یه قسمت از حیاط بشینن
کمتر از 5 دقیقه نشستیم اونجا
بعد همه برگه سفید ها رو جمع کردن (کمتر از 5 دقیقه)
و بعد یه برگه کوچیک دادن که نوشته بود جمعه صبح ساعت 7 برید ترمینال شرق تعاونی 4 و برگه اعزام (برگه سبز) و برگه واکسن همراهتون باشه. تصویر برگه ی مذکور را این پایین مشاهده میکنید :
برگه روز اعزام
بعدم گفتن برید و حدودا ساعت هفت و نیم کار تموم بود
والسلام ...
  • سرباز صفر